ممکن است شما هم در این روزهایی که کرونا تبدیل به بزرگترین دغدغهی زندگیمان شده، یک سوال ذهنتان را مشغول کرده باشد: سرانجام کرونا چه میشود؟ آیا باید شبیه فیلمها و داستانهای علمیتخیلی در انتظار پایان دنیا باشیم؟ یا وعدههای سیاستمدارها را باور کنیم که میگویند بهزودی بیماری را ریشهکن میکنیم؟ اصلا تا کی باید این همه مراقبت و قرنطینه را تحمل کنیم؟ اگر در این روزهای در خانه ماندن این سوالات به فکرتان رسیده، این مطلب را تا انتها بخوانید تا با هم تمامی احتمالات ممکن برای سرانجام کرونا -یا بهتر است بگوییم کووید 19- را بررسی کنیم.
اولین احتمال: مهار کامل بیماری
این روزها زیاد میبینیم که مسئولین میگویند کرونا را شکست میدهیم و مصاحبههای زیادی هم با همین محتوا از صدا و سیما پخش میشود. احتمالا منظور بسیاری از این افراد از گفتن این جمله، همین احتمال مهار کامل ویروس باشد. اما چقدر این احتمال امکانپذیر است؟
برای پاسخ به این سوال باید ابتدا به سوال دیگری پاسخ داد: این ویروس چقدر مسری است؟ برای اندازهگیری مسری بودن یک ویروس باید عدد تکثیر پایه (R0) آن مشخص شود. این عدد نشان میدهد که هر فرد بیمار میتواند چند نفر را مبتلا کند.
در مورد کووید 19 هنوز نمیتوان با قطعیت گفت که این عدد چند است، زیرا دادههای کافی نداریم، اما برخی مطالعات این عدد را چیزی بین 2 و 4 تخمین میزنند. یعنی اگر اقدامات لازم برای مقابله با ویروس انجام نشود به خودی خود میتواند شیوع بسیار سریعی داشته باشد. برای درک بهتر این موضوع بیایید فرض کنیم که عدد تکثیر پایهی این ویروس چیزی حدود 2.6 باشد. در نتیجه اگر ابتدا 5 نفر به این بیماری مبتلا شوند، بعد از 5 چرخه حداکثر 368 بیمار خواهیم داشت.
در مقام مقایسه با بیماریهایی که کمتر مسریاند بیایید سری به آنفولانزای فصلی بزنیم. عدد تکثیر پایه برای این بیماری به طور میانگین 1.3 است. در نگاه اول تفاوت R0 این بیماری با کووید 19 چندان زیاد نیست، اما اگر فرض کنیم در ابتدا 5 نفر به این بیماری مبتلا شوند، بعد از 5 چرخه حداکثر 45 بیمار خواهیم داشت.
البته اینکه یک بیماری از هر فرد به چند نفر منتقل شود عددی قطعی و ثابت نیست و به عوامل متعددی بستگی دارد. رعایت مسائل بهداشتی و مراقبتی میتواند این عدد را کاهش دهد. در واقع اگر بخواهیم جلوی شیوع یک بیماری را بگیریم باید سعی کنیم این عدد را به کمتر از 1 برسانیم. برای مثال بیماری کشنده سارس که در سال 2003 شیوع یافت عدد تکثیر پایهای بین 2 تا 4 داشت که البته با اقدامات متقابل شدید جهانی این عدد به 0.4 کاهش یافت و سرانجام بیماری مهار شد.
آیا در رابطه با کرونا این اتفاق امکانپذیر است؟ در اینجا باید به عامل دیگری توجه کرد که میتواند در شیوع یک بیماری موثر باشد؛ بعد از اینکه یک فرد آلوده شد، چند روز طول میکشد تا علائم بیماری در او ظاهر شود؟ در واقع باید به این سوال پاسخ داد که دورهی کمون بیماری چند روز است. زیرا با دانستن این موضوع راحتتر میتوان مبتلایان را شناسایی و تحت مراقبت قرار داد و جلوی گسترش بیماری را گرفت. اما اگر دورهی کمون بیماری بسیار کوتاه یا بسیار طولانی باشد، سختتر میتوان آن را کنترل کرد.
برخی بیماریها مانند آنفولانزا دورهی کمون کوتاه دو تا سه روزه دارند. در این دو سه روز بیمار میتواند بدون اینکه از بیماریاش اطلاع داشته باشد افراد دیگر را آلوده کند و همین موضوع قرنطینه کردن افراد آلوده به ویروس را سختتر میکند؛ زیرا دقیقا نمیدانید چه افرادی به ویروس مبتلا شدهاند. اما مثلا بیماری سارس دورهی کمون 5 روزه داشت. از طرفی تازه 4 تا 5 روز بعد از ظهور علائم، فرد مبتلا میتوانست ویروس را به بقیهی افراد منتقل کند. طبیعی است که مقابله با این بیماری و مهار آن بسیار راحتتر از بیماری آنفولانزا بود.
مطالعات فعلی دورهی کمون بیماری کووید 19 را 2 تا 14 روز تخمین میزنند و تب، سرفههای خشک و تنگینفس از علائم این بیماری است. البته در بسیاری از موارد این بیماری درست شبیه سرماخوردگی بروز میکند، در نتیجه افراد با آن شبیه سرماخوردگی ساده برخورد میکنند و پس از مدتی نیز بهبود مییابند. در نتیجه ممکن است بدون اطلاع افراد زیادی را آلوده کنند. متاسفانه این احتمال نیز وجود دارد که افراد حتی در دورهی کمون بیماری نیز بتوانند ناقل آن باشند.
با تمام این توضیحات آیا میتوان کرونا را کاملا مهار کرد؟ اکثر دانشمندان این احتمال را بسیار کم میدانند. با توجه به عدد تکثیر پایهی بالای بیماری، دورهی کمون طولانی و اینکه احتمالا افراد در دورهی کمون نیز میتوانند ناقل بیماری باشند، مهار کامل این بیماری تقریبا غیرممکن است. چین پس از تشخیص این بیماری قرنطینههای بیسابقهای را برقرار کرد تا جایی که عدد افراد قرنطینهشده به چیزی نزدیک 100 میلیون نفر رسید، اما با این حال شاهد آن هستیم که ویروس -تا زمان نگارش این مطلب- به 79 کشور رسیده و احتمالا بهزودی همهگیر خواهد شد. مارک لیپستیک، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه هاروارد، تخمین میزند که احتمالا امسال حدود 40 تا 70 درصد مردم جهان به این ویروس آلوده خواهند شد.
بنابراین چندان به مهار کامل این بیماری امیدوار نباشید.
احتمال دوم: کاهش میزبان مستعد
یکی دیگر از راههای پایان یافتن بیماریهای همهگیر، این است که تعداد میزبانان مستعد ویروس به حد کافی کم شود.
در همهگیری جهانی آنفولانزای اسپانیایی سال 1918، بیش از 500 میلیون نفر آلوده شدند و بین 50 تا 100 میلیون نفر از دنیا رفتند که اکثرشان سربازان حاضر در مناطق درگیر جنگ جهانی اول بودند. بعد از اتمام جنگ و متفرق شدن افراد و نیروهای درگیر، به علت کاهش تماس و ارتباط افراد با یکدیگر، میزان شیوع بیماری کاهش یافت. اما علت اصلی توقف شیوع بیماری چیز دیگری بود: افرادی که پس از ابتلا زنده میماندند نسبت به آن مقاوم میشدند و بیماری دیگر نمیتوانست مانند ابتدای کار از فردی به فرد دیگر منتقل شود.
اگر ویروس وارد بدن فردی شود، اما آن فرد نسبت به آن ویروس مقاوم باشد، حلقهی انتقال بیماری شکسته میشود. دکتر جاشوا اپستین، استاد دانشگاه نیویورک، در این زمینه میگوید: «باید آنقدر تعداد افراد مبتلا شده و مقاوم شده نسبت به بیماری زیاد شود که برای حفظ زنجیره افراد کافی وجود نداشته باشد.»
اما این اتفاق چقدر طول میکشد؟ استاد ویروسشناسی دانشگاه نیو ساوت ولز استرالیا میگوید: «اکثر همهگیریهای جهانی آنفولانزا بین دو تا سه سال طول میکشند. بعد از این مدت افراد مقاوم نسبت به بیماری آنقدر زیاد میشوند که شیوع بیماری فروکش میکند». البته این اتفاق به شرطی میافتد که مقاومت بدن نسبت به این بیماری همیشگی باشد. فعلا نمیتوان به قطعیت دربارهی وضعیت کووید 19 در این حوزه حرفی زد، اما حداقل ویروسهای کرونای مشابهی که پیش از این ویروس شایع شدهاند این ویژگی را ندارند. یعنی بدن بعد از مدتی مقاومتش نسبت به این بیماریها را، مانند آنفولانزا، از دست میدهد و فرد دوباره احتمال ابتلا به آن را دارد؛ هرچند که معمولا در ابتلاهای بعد شدت بیماری کمتر خواهد بود.
و شرط دیگر رخ دادن چنین اتفاقی آن است که ویروس جهش نداشته باشد. خب، در حال حاضر نمیتوان قضاوت قطعی در این باره داشت. با این حال از آنجا که ژنوم کرونای 2019 شباهت زیادی با ژنوم سارس دارد، و از آنجا که سارس سیستم اصلاح مولکولیای داشت که نرخ جهش آن را کاهش میداد، به احتمال زیاد کرونای 2019 نیز همینطور است و جهش چندانی نخواهد داشت. تا به حال جهش خاصی در این ویروس گزارش نشده، ولی باز هم نمیتوان مطمئن بود در آینده جهش نداشته باشد.
البته این را هم به یاد داشته باشید که هر تکاملی در ویروس کرونا احتمالا از کشندگی و شدت آن کم خواهد کرد. زیرا به قول مایکل فرزان، زیستشناس موسسهی پژوهشی اسکریپس: «ویروس علاقهای ندارد پیش از آنکه به فردی دیگر منتقلش کنید، شما را بکشد.» زیرا فرد مرده نمیتواند ویروس را منتقل کند و «فردی که به شدت مریض شده و در بستر افتاده» نیز نمیتواند به خوبی ویروس را به دیگران منتقل کند.
احتمال سوم: واکسن از راه میرسد
واکسن ویروس یا باکتری کشته یا ضعیفشدهای است که تزریق آن باعث میشود سیستم ایمنی بدن از آن ویروس حافظهای پیدا کند و در صورت ابتلا آمادگی قبلی داشته و جلوی بیماری را بگیرد. این روزها خبرهای بسیاری در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که بله، واکسن ویروس کرونا ساخته شد یا مسئولی مصاحبه میکند و خبر از ساخت قریبالوقوع واکسن کرونا میدهد و… . اما در اکثر این موارد از عدم اطلاع مخاطبان سواستفاده میشود و اطلاعاتی ارائه میشود که از نظر علمی چندان دقیق نیستند.
واقعیت این است که روند ساخت واکسن بسیار زمانبر است. واکسنها مانند سایر داروها پیش از تولید عمده باید مراحل آزمایشی بسیاری را پشت سر بگذارند که تأیید شود واقعا میتوانند از مردم در برابر بیماری خاصی -به شکلی امن- محافظت کنند. برای مثال هنگام شیوع بیماری سارس در سال 2003 حدود 20 ماه طول کشید تا دانشمندان بتوانند واکسنی را بسازند که آمادهی آزمایشهای فاز یک ایمنی باشد. البته از آن زمان تاکنون علم پیشرفت زیادی کرده و دانشمندان توانستهاند زمان موردنیاز برای رسیدن به آزمایشهای فاز یک را کاهش دهند، به شکلی که آنتونی فاوسی، رئیس بخش بیماریهای عفونیِ موسسهی ملی سلامت آمریکا، میگوید که گروهش موفق شده این زمان را به سه ماه کاهش داده و احتمالا در ماه آوریل میتوانیم انتظار داشته باشیم این واکسن وارد فاز 1 آزمایشی شود.
در نهایت اگر همهچیز به خوبی پیش برود، پیشبینی میشود برای اینکه واکسن به سطح قابلقبولی از بیخطری و تأثیر برسد، بین 12 تا 18 ماه زمان لازم باشد. که البته گرچه در نگاه مردم عادی زمان زیادی به نظر میرسد، اما اگر این اتفاق بیفتد در مقایسه با موارد مشابه تاریخی، شاهد شتاب و سرعتی بیسابقه در تولید و ساخت واکسن بودهایم. هرچند که به قول ریچارد هچت، مدیر تیم توسعهی واکسن «در حال حاضر ارائهی بازهی زمانی اینچنینی بیشتر شبیه امید و آرزو است.»
حتی اگر پیشبینی دانشمندان درست از آب در بیاید، تولید انبوه واکسن و توزیع جهانی آن معضل پیش روی بعدی است. در نتیجه، زیاد امیدوار نباشید که به این زودیها واکسن کرونا کشف شود و گول شایعات و عوامفریبیها را نخورید. با این حال احتمالا ساخت واکسن موثرترین راهکار بلندمدت برای مقابله با این بیماری و کاهش مرگ و میرهای ناشی از آن خواهد بود.
اما شاید در زمینهی تولید واکسن، این بیماری درس خوبی برای کشورها داشته باشد. حقیقت این است که ساخت واکسن فرآیندی دشوار، پرهزینه و با ریسک بالاست. به خصوص که اگر استفادهکنندگان واکسن آسیبی ببینند پای شرکتهای دارویی تولیدکننده به دادگاه باز شده و درگیر مسائل حقوقی سنگینی میشوند. به همین دلیل اکثر شرکتهای بزرگ دارویی ترجیح میدهند به جای سرمایهگذاری روی واکسنها، روی داروهای دیگر سرمایهگذاری کنند. به همین دلیل بود که بعد از مهار کامل ویروس سارس، مطالعات مربوط به ساخت واکسنش کاملا تعطیل شد و واکسنش هرگز به مرحلهی نهایی تولید نرسید؛ زیرا تولید این واکسن از نظر اقتصادی توجیهی نداشت. با این حال اگر آن مطالعات به دلیل «نداشتن توجیه اقتصادی» تعطیل نمیشد، ممکن بود اکنون در مقابله با کووید 19 بسیار مجهزتر باشیم؛ زیرا ژنوم عامل این بیماری شباهت بسیاری به عامل بیماری سارس دارد.
اگر میخواهیم آمادهی اپیدمیهایی باشیم که قطعا در سالهای آینده نیز رخ خواهند داد، شاید بهتر باشد رهبران کشورهای دنیا از تمرکز روی توسعهی سلاح و تقویت نیروهای نظامیشان کاسته و روی مطالعات علمی اینچنینی سرمایهگذاری کنند.
احتمال چهارم: با کرونا تا همیشه!
آخرین و محتملترین اتفاق این است: کرونا آمده که بماند. پیش از کووید 19 چهار ویروس دیگر از خانوادهی ویروسهای کرونا به انسانها منتقل شده بودند. دوتایشان در دههی 1960 کشف شده و دوتای دیگر نیز بعد از شیوع سارس از حیوان به انسان منتقل شدهاند و تقریبا هر ساله علت 25 درصد سرماخوردگیها هستند.
گرچه نمیتوان چیزی را به شکل قطعی گفت، اما دانشمندان امیدوارند که شیوع کووید 19 مانند سرماخوردگی، آنفولانزا و چهار ویروس کرونای دیگر در فصلهای گرم سال فروکش کند. اما حتی اگر این فرضیه صحیح باشد، به خاطر نرخ بالای انتقال این ویروس از فردی به فردی دیگر، احتمال اینکه به کل ما را ترک کند چندان زیاد نیست و باید انتظار داشته باشیم به شکل «ویروس فصلی بد» دوباره سراغمان بیاید.
چرا «بد»؟ نرخ مرگ و میر ناشی از کووید 19 تا به امروز چیزی حدود 2 درصد تخمین زده شده که گرچه نسبت به مرس (35 درصد) و سارس (10 درصد) نرخ کمتری است، اما اگر قرار باشد به شکل بیماری فصلی هر ساله برگردد باید آن را با بیماری فصلیای مانند آنفولانزا مقایسه کنید که نرخ مرگ و میرش تنها 0.1 درصد است؛ آنفولانزا فقط در آمریکا سالانه 200 هزار نفر را راهی بیمارستان میکند و جان 35 هزار نفر را میگیرد و در واقع پرکشتهترین ویروس تاریخ است. شاید حالا تصور بهتری از میزان بالای مرگ و میر کرونا پیدا کرده باشید! تصور کنید 50 درصد مردم دنیا در نهایت به این بیماری مبتلا بشوند. با توجه به نرخ 2 درصدی مرگ و میر 80 میلیون نفر در سراسر دنیا خواهند مرد! برای مقایسه خوب است بدانید که در جنگ جهانی دوم حدود 77 میلیون نفر جان خودشان را از دست دادند.
با این حال احتمالا نرخ مرگ و میر کویید 19 بسیار کمتر از 2 درصد است، زیرا بسیاری از مواردی که به این ویروس آلوده شدهاند علائم بیماری بروز ندادهاند و آنهایی که به بیماریهای خفیف مبتلا شدهاند برای درمان مراجعه نکردهاند و در آمارها لحاظ نشدهاند. ضمن اینکه احتمال دارد نرخ مرگ و میر در چین (که مرکز شیوع بوده) با توجه به پر شدن تختهای بیمارستانی و فشار زیاد روی سیستم درمانی از نرخ واقعی بالاتر رفته باشد. باید منتظر شناسایی موارد بیشتر باشیم تا نرخ واقعی مرگ و میر این بیماری مشخص شود. البته طبیعی است که کشورهایی با سیستم سلامت و بهداشت ضعیفتر، نرخ مرگ و میر بالاتری داشته باشند.
بنابراین احتمالا باید به کرونا عادت کنیم و قبول کنیم زین پس مهمان ناخوانده و نامیمون فصلهای سرد سال خواهد بود.
بارقهی امید
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که اگر قرار باشد کرونا به شکل بیماری فصلی برگردد، پس هر سال باید در فصول سرد در خانه بمانیم و کار و زندگی را تعطیل کنیم؟ احتمالا نه.
با وجود اینکه گزارشهایی دربارهی ابتلای دوبارهی افراد به کرونا منتشر شده، اما نمیتوان امکان ابتلای دوبارهی سریع را قطعی دانست. در دورههای بعدی بازگشت کرونا، از آنجا که افراد بیشتری -حداقل موقت- در برابر آن ایمن شدهاند، میزان شیوعش کاهش پیدا میکند و زنجیرهی انتقال بیماری با اخلال روبهرو میشود. به همین دلیل است که موج اول ابتلا به بیماری بسیار بدتر از موجهای بعدی آن خواهد بود. در ضمن از آنجا که این ویروس کاملا جدید است، در حال حاضر اطلاعات کافی نسبت به آن نداریم. با گذشت زمان دانشمندان اطلاعاتشان از این بیماری بیشتر میشود، احتمالا واکسن از راه خواهد رسید و تجربهی پزشکان و پرستاران در مواجهه با این بیماری بیش از گذشته میشود. تمام این عوامل باعث میشود در دورههای بازگشت بعدی بیماری تا این حد با مشکل مواجه نشویم.
از طرفی نباید با این فرض که احتمالا همه به این ویروس آلوده میشویم، توصیههای بهداشتی را نادیده بگیریم. حتی اگر قرار باشد همهی ما آلوده شویم، رعایت نکات بهداشتی میتواند سرعت شیوع را کاهش دهد و این موضوع باعث میشود فشار روی نظام بهداشتی کشور کم شود. این مسأله در کشوری مثل ایران بیش از سایر کشورها اهمیت دارد. با کاهش فشار روی نظام بهداشتی کشور میتوان امیدوار بود نرخ بهبود بالاتر رفته و نرخ مرگ و میر کاهش پیدا کند.
احتمالا بهترین کاری که این روزها از دستمان برمیآید این است که مراقب خود و اطرافیانمان باشیم، خطر بیماری را دست کم نگیریم (چون در این کشور فقط خودمان باید به فکر خودمان باشیم)، روحیهمان را حفظ کنیم و البته توصیههای V.Behdasht را هم رعایت کنیم.
پ.ن: این مطلب به کمک مطالب وبسایتهای The Atlantic، The NewYork Times، India Times، The Conversation، LiveScince، Fortune و Business Insider نوشته شده است.
کل مقاله یه طرف، جمله ی آخر معرکه بود
ممنون که متوجهش شدی :)) داشتم کمکم فکر میکردم چقدر لوس بوده اون جمله :))
خیلی عالی.
تصور کنید اگر صد سال قبل این بیماری میومد چی میشد؟
امیدوارم زودتر ریشه کن بشه.
البته نمیشه به قطعیت گفت اگه مثلا صد سال پیش میومد چی میشد. از طرفی ما نسبت به اون زمان از نظر پزشکی خیلی پیشرفت کردیم، اما یکی از دلایلی که به غیرقابلمهارشدن ویروس کمک کرده هم پیشرفت انسان به خصوص توی زمینهی حمل و نقله. توی سال 2003 که ویروس سارس در چین منتشر شد، دولت چین به محض اطلاع از وجود ویروس قرنطینههایی مشابه رو اعمال کرد. یکی از دلایل موفقیت اون قرنطینهها هم این بود که حجم سفر و مراودات بین شهری در اون زمان نسبت به الان خیلیخیلی کمتر بود و همین باعث میشد سرعت پخش ویروس توی کشورهای مختلف کمتر بشه. اما الان نسبت به اون زمان حجم سفرهای زمینی و هوایی چین تقریبا پنج برابر شده و همین باعث شده که احتمالا حتی زمانی که چینیها توی کشور خودشون کووید 19 رو تشخیص دادن و قرنطینه رو اعمال کردن، ویروس در راه خیلی از کشورهای جهان بوده و عملا پخش شده بوده باشه.
سلام مطلب تون خیلی جامع و خوب بود
گفتین عدد تکثیر پایه بین ۲ تا ۴ هست
خیلی دوست دارم بدونم چه میزان از ذره ی ویروسی برای آلوده کردن یک فرد لازمه
و این عدد در مقایسه با ویروس آنفولانزا چطوره
سلام، ممنون از اینکه مطلب رو مطالعه کردین. توی آلودگیهای ویروسی اینجوری محاسبه نمیکنن که مثلا بگن فلان قدر ذره که وارد بدن بشه آدم آلوده میشه. چون خیلی وقتها ممکنه ویروس وارد بدن بشه، اما سیستم دفاعی بدن از پسش بر بیاد و نابودش کنه، اما همون مقدار وارد بدن یکی دیگه بشه ولی سیستم دفاعی بدن اون فرد ضعیف باشه و کم بیاره.
چقدر جامع و کامل بود. امیدوارم زودتر به زندگی عادی برگردیم، بدون هیچ نوع ویروسی از این خانواده کرونا.
عالی بود. منطقی و به دور از حاشیه. ممنون از سایت خوبتون.
خیلی خوب و عالی بود. ممنونم.
سلام. مفید و خوب. ( در مقایسه با مطالب زیاد و معمولا تکرارى این روزها)
سلام.
مطلب مفیدى بود.
با عدد تکثیر پایه ٣ و فرض وجود یک بیمار بعد از چند چرخه ٨٠ میلیون مبتلا میشن؟
ممنون
حدودا بعد چهارده چرخه. اما این در شرایطیه که همهی این هشتاد میلیون مدام با هم در ارتباط باشن و ویروس آزادانه بتونه پخش بشه، که خب این اتفاق نمیافته، چون مثلا این هشتاد میلیونی که شما میگین در یک موقعیت جغرافیایی نیستن و پخشن و هزار عامل دیگه.
سلام. ممنون .در تناسب وضع مخاطره آمیز بوجود آمده مقاله روشن و راحتی بود. انشالله بخیر بگذره.
مطلب و دیدگاهها و پاسخها، همه کامل و به دور از حاش. خیلی ممنون. موفق باشین
برای من این سوال وجود داره که آیا مثلا یک عدد از یک ویروس هم میتونه یک فرد رو مبتلا کنه؟ یا باید یه تعدادی ازش به فرد برسه تا مبتلا بشه؟
اگر از یک تعدادی کمتر باشه همون اول سیستم ایمنی احتمالا به خوبی نابودش میکنه؟ یا اینکه ویروس تا موقعیکه توی بدن به اندازه ی کافی تکثیر نشده سیستم ایمنی بدن بهش واکنش نمیده؟
سوالتون یه کم تخصصیه و امیدوارم در حد مطالعات خودم بتونم جواب معتبری بهتون بدم.
نگاه کنید اصلا بحث تعداد نیست. سیستم ایمنی بر حسب تعداد ویروس وارد شده به اونها واکنش نشون نمیده. در واقع سیستم کاری ویروسها اینه که ابتدا میان به غشای سلولی میچسبن، بعد وارد سلول میشن، داخل سلول تکثیر میشن و بعد آزاد میشن که برن سلولهای دیگه رو آلوده کنن. حالا گاهی اوقات ویروسها موقع چسبیدن به غشای سلولی باعث تحریک سیستم ایمنی میشن و سیستم ایمنی قبل از اینکه ویروس وارد سلول بشه بهش واکنش نشون میده. گاهی هم توی مراحل بعدی. بنابراین ربطی به تعداد ویروس نداره.
مطلب به شدت جامع و عالی بود.
شاید بتونم بگم از همه مطالب دیگه ای که در موردش خونده بودم جامع تر و کامل تر بود.
باعث شد که وبلاگتون رو بزارم داخل لیست مطالعه.
چه خوب خوشحال شدم ^_^ امیدوارم مطالب آینده هم ارزش وقت گذاشتنون رو داشته باشه.
والا من که استرسم بیشتر شدکل مقالت مرگ ناامیدی توش بود
بستگی داره چطور به ماجرا نگاه کنین. توی مقابله با چنین واقعهای امید داشتن بیهوده همونقدر آسیبزاست که ناامیدی مفرط. هدف از نوشتن این مقاله این بود که بدونیم دقیقا با چی طرفیم و قراره به کجا برسه و به نظرم وقتی آدم بدونه در آینده قراره با چی روبهرو بشه، ترسش کمتر میشه. ما از مرگ میترسیم، عمدتا چون اطمینان نداریم که بعد از مرگ چی میشه. اگه میدونستیم شاید ترسمون ازش کمتر میشد. اینم همینه. ولی اگه بازم باعث ناامیدیتون شده، عذرخواهم، اما باید با حقیقت روبهرو شد.