سوندوکو (Tsundoku) لغتی ژاپنیه و به افرادی گفته میشه که کتاب میخرن، اما اونا رو نمیخونن. گرچه من کاملاً توی این دسته قرار نمیگیرم، اما سرعت مطالعهام کمتر از سرعتم توی خرید کتاب و البته سنگین شدن فهرست کتابهاییه که دوست دارم بخونم. بهخصوص توی یکی دو سال اخیر که بهعلت درگیری بیشترم با کتابهای خودم و البته مشغولیتهای دیگه، کمتر فرصت کردم سراغ سایر کتابها برم. اما امسال قضیه کمی فرق میکنه. تصمیم گرفتم برای خودم فهرستی درست کنم که میخوام چه کتابهایی رو تا آخر امسال بخونم. آخر سال هم برگردم و مرور کنم که چقدر از این فهرست رو عملی کردم.
ممکنه پیش خودتون بگین بیشتر از یک ماهه که سال جدید شروع شده ها! تازه الان داری برنامه میریزی؟ که خب بله، درست میگین، اما درگیر پروژهای بودم و نمیخواستم تا اون تموم نشده، برای بقیهی امسال خیالپردازی کنم. اون پروژه تموم شد و حالا آزادم که برای ادامهی سال برنامه بریزم.
اما چرا دارم این فهرست رو اینجا منتشر میکنم؟ چون شاید شمای خواننده رو هم تشویق کنم که برای خودتون همچین فهرستی بسازین. شاید بعضی از این کتابها رو خونده باشین و بخواین نظرتون رو دربارهاش بگین، یا چشمتون بعضیهاش رو بگیره و بخواین اون رو به فهرست مطالعهتون اضافه کنین. ممکنه دربارهی بعضی کتابها هم توصیهای برای من داشته باشین که بهدرد سایر خوانندههای این مطلب هم بخوره.
قبل از شروع فهرست سه نکته رو بگم. اول اینکه قطعاً قرار نیست امسال «فقط» یا «حتماً» این کتابها رو بخونم. احتمالاً پیش بیاد که در طول سال کتابی خارج از این فهرست به حس و حال اون زمانم بخوره و شروعش کنم. برای همین قصد ندارم دید الزامآوری به این فهرست داشته باشم. اما میتونه نقشهی راهی باشه که امسال توی سردرگمی انتخاب کتاب کمکم کنه. دوم اینکه کتابهای فنی و مربوط به حوزهی کاریم رو توی این فهرست نیاوردم. سوم اینکه سعی دارم داستان کتابها رو اسپویل نکنم. اسم هر کتاب رو به صفحهی گودریدزش لینک میکنم که اگه خواستین، خلاصهی داستان رو اونجا بخونین.
دیگه فکر کنم مقدمهچینی کافیه. بریم سراغ فهرست!
علمیتخیلی
اول اعتراف کنم که علمیتخیلی ژانر محبوب من نیست. اما باید این رو هم اعتراف کنم که تعداد کتاب خیلی زیادی از این ژانر نخوندم. برای همین تصمیم گرفتم چند کتاب از این ژانر رو اختصاصی توی فهرستم قرار بدم.
- مجموعهی زمین شکسته: این مجموعه برام چند ویژگی داره که باعث شده بالای فهرستم قرار بگیره. اولین ویژگیش زاویهی دید روایتشه. اکثر کتابهایی که میخونیم از زاویهی دید سوم شخص (دانای کل) روایت میشن و بعضی کتابها هم هستن که از زاویهی دید اول شخص نوشته شدن. اما «زمین شکسته» از زاویهی دید «دوم شخص» روایت شده. کتابهایی که با این زاویهی دید نوشته میشن خیلی کمن. من تا حالا کتابی با این زاویهی دید نخوندم و گویا توی این کتاب، نتیجهاش خیلی خوب از آب در اومده. از کجا معلوم؟ از این که هر سه جلد کتاب، توی سه سال پیاپی، برندهی جایزهی هوگو (معتبرترین جایزه در زمینهی داستانهای علمیتخیلی) شدن.
- مجموعهی قیام سرخ: میدونم قیام سرخ کلی طرفدار دوآتشه داره و ممکنه از نظرم دربارهی کتاب خوششون نیاد. کتاب اولش رو دو سال پیش خوندم و گرچه نقاط مثبت زیادی داشت، اما نقاط ضعف هم داشت و واقعاً اون شاهکاری که در ذهنم تصور میکردم نبود (اینجا نظرم رو دربارهی جلد اول نوشتم). اونقدری جذبم نکرد که اگه جلدهای بعدی کتاب رو نداشتم، الان حاضر باشم بخرمشون. اما هر سه جلد کتاب رو دارم و میخوام بازم بهش فرصت بدم. چون خیلی جاها خوندم که توی جلدهای بعدی بهتر میشه و به هر حال اونقدری خوب بود که ارزش داشته باشه بهش فرصت دوبارهای بدم.
- پیکنیک کنار جاده: این از اون کتابهاییه که خیلی دیدم توصیه بشه. خلاصهی داستان جذابی داره (کاملش رو توی گودریدز ببینین) و البته فیلم «استاکر» هم ازش اقتباس شده. هرچند فیلم رو ندیدم، اما فیلم معروفیه. نویسنده روسیه و من چندان با نویسندههای روسی کنار نمیام، اما بیایم دست به دعا برداریم که نویسندهی این کتاب ناامیدم نکنه.
- پانزده زندگی اول هری آگوست: جدا از توصیههای زیادی که برای خوندن این کتاب دیدم، اما همین جمله از خلاصهی کتاب باعث شد بهشدت دلم بخواد بخونمش: «هری آگوست هر کاری بکند و هر تصمیمی بگیرد فرقی نمیکند؛ وقتی میمیرد، به نقطهی آغازِ زندگیاش برمیگردد: کودکی با تمامِ آگاهیهایی که در زندگی(های) قبلیاش داشته. هیچچیزی هرگز عوض نمیشود.» موضوع بازی با زمان برای من بهشدت جذابه و دوست ندارم حتی بقیهی خلاصهی کتاب رو بخونم تا بتونم حین خوندن کتاب ازش لذت ببرم. پیش خودمون بمونه، رنگ جلدِ کتابی که نشر هیرمند چاپ کرده هم توی این وسوسه شدنم تأثیر داشته. بر منِ ظاهربین ببخشید.
- بیدارخوابی: داستانش دربارهی خانوادهایه که در آینده از ایران به انگلیس مهاجرت میکنن و باید در آزمونی شرکت کنن تا مشخص بشه میتونن شهروند انگلیس بشن یا نه. کتاب کوتاهیه و تحسینشده. ترکیب موضوع داستان و اینکه یکجورهایی به ایران مربوطه، ترغیبم کرده داستان رو بخونم. هرچند گویا توی ترجمهی فارسی به اجبار هر اشاره به ایران حذف شده.
فانتزی
ژانر محبوب من. معلومه که جای ویژهای توی این فهرست داره.
- مجموعهی نغمهای از یخ و آتش: میدونم شاید بهنظر خیلیها عجیب بیاد که هنوز سریال بازی تاج و تخت رو ندیدم، اما خب دوست دارم قبل از دیدن آثار اقتباسی، خود اثر رو بخونم. طی سالهای گذشته سه جلد اول مجموعه رو خوندم که محشر بودن و خیلی وقته سراغ جلد چهار نرفتم. دوست دارم امسال بتونم پروندهی دو جلد باقیمونده رو ببندم و مثل بقیه منتظر بمونم که روزی آقای مارتین جلد ششم رو هم منتشر کنه. البته اگه نرسیدم جلد پنج رو بخونم هم عیبی نداره، چون فعلاً خبری از جلد شش نیست.
- مجموعهی ریگانت: اسم دیوید گمل با فانتزی حماسی عجینه. هم فانتزی حماسی از جذابترین زیرژانرهای فانتزی برای منه و هم گمل یکی از دوستداشتنیترین نویسندهها. خیلی وقته سراغ کارهای گمل نرفتم و واقعاً دلم برای کارهاش تنگ شده. برای همین امسال میخوام این مجموعهی چهار جلدی رو بخونم. نظرات افراد مختلف هم دربارهاش خوندم که خیلی ازش راضی بودن و همین باعث میشه دلم بخواد زودتر بخونمش. البته شاید فقط یک جلدش رو بخونم، چون گویا داستانهاشون در عین پیوستگی از هم مستقلن.
- الانتریس: برندون سندرسون یکی از معروفترین نویسندههای حال حاضر فانتزیه که هم کارهاش بهشدت محبوبه و هم خیلی خوشقوله و کتابهاش رو بهموقع و بدون تأخیر منتشر میکنه. مدتهاست میخوام خوندن آثارش رو شروع کنم، اما تا الان این توفیق نصیبم نشده. امسال دیگه میخوام حتماً وارد دنیای کازمیر بشم. دنیای کازمیر جهانی خیالیه که آثار سندرسون توی اون جریان دارن. البته هرکدوم از مجموعههاش توی بخشی از این جهان رخ میدن که در عین ارتباط با هم، از هم مستقلن (این یکی از دلایلیه که برای خوندن آثارش هیجان دارم). میدونم خیلیها توصیه میکنن که خوندن آثار سندرسون رو از مجموعهی «مهزاد» شروع کنیم، اما بهدلایلی میخوام از «الانتریس» شروع کنم. یکی از اون دلایل اینه که الانتریس تک جلدیه و نمیخوام امسال تعداد مجموعههام زیاد بشه. خود داستان هم ایدهی خیلی جذابی داره. خلاصه که امسال «الانتریس»، سال بعد به شرط حیات، بقیهی کارهای سندرسون.
- مجموعهی حرامزادگان نجیب: این مجموعه توی ایران با نام «ماجراهای لاک لامورا» منتشر شده (مشخصه چرا) و الان در حال خوندن جلد اولشم. دنیای خلق شدهاش رو دوست دارم، نحوهی روایتش باحاله و برای همین میخوام ادامهاش بدم. تا حالا سه جلدش منتشر شده که توی ایران دو جلدش ترجمه و چاپ شده و جلد سوم هم زیر چاپه. گویا قراره نویسنده جلد چهارم رو هم بعد از چندین سال تأخیر، امسال منتشر کنه.
- مجموعهی حماسهی ویچر: قبل از دیدن فصل اول سریال ویچر، نمیدونستم ویچر قبل از اینکه بازی باشه، داستان بوده. بعد از دیدن سریال بهشدت جذبش شدم و سراغ کتابش رفتم و دیدم از سریال هم بهتره. همین باعث شد که بخوام ادامهاش بدم. هنوز فرصت نشده از جلد اول جلوتر برم و پاییز امسال هم قراره فصل دوم سریال پخش بشه. میخوام قبل از دیدن فصل دوم جلدهای دو و سهی کتاب رو بخونم که کتابها برام اسپویل نشن (شاید هم بعدش بخونم. نحوهی روایت فصل اول رو دوست داشتم و اگه خلاقیتشون توی فصل دوم ادامه داشته باشه، ترجیح میدم اول سریال رو ببینم و بعد کتاب رو بخونم).
- وارکرفت: اگر اهل بازی باشین، باید اسم وارکرفت رو شنیده باشین. بازیهاش داستانهای جذابی دارن. منم تجربهی بازیهاش رو داشتم و چند سال پیش قبل از اکران فیلم سینمایی اقتباسیش، تصمیم گرفتم کتاب «آخرین نگهبان» رو بخونم و بعد فیلم رو ببینم. فیلم که اقتباس افتضاحی بود، اما کتاب بد نبود. ولی نه اونقدر که ترغیب بشم خوندن بقیهی مجموعه رو توی اولویتم بذارم. اما میخوام امسال کتاب «آرتاس» رو از این مجموعه بخونم. داستان آرتاس رو توی بازی وارکرفت 3 تجربه کردم و بهشدت جذاب بود. برای همین دوست دارم کتابش رو بخونم. خدا رو چه دیدی، شاید ترغیب شدم بقیهی مجموعه رو هم بعداً بخونم.
- ساحران باروت: از این کتاب خیلی تعریف شنیدم. جلد اولش رو دارم، جلد دومش هم چاپ شده و احتمالاً تا آخر امسال ترجمهی جلد سومش هم چاپ میشه. با توجه به فضاش، حس میکنم کار متفاوت و جذابی باشه. دوست دارم اگه تونستم، امسال بخونمش. اما خب احتمالش هست نرسم و به سال بعد موکول بشه. ولی توی لیست اولویتدارهامه.
ناداستان
ناداستان حوزهی گستردهای رو شامل میشه و اگه بخوام ریزتر تفکیک کنم، شاید تعداد دستهها زیاد بشه. برای همین همهی کتابهایی که میتونستن توی این دسته قرار بگیرن رو اینجا مینویسم.
- مجموعه تجربهی جوانی: نشر اطراف یک مجموعهی سه جلدی منتشر کرده با عنوان «تجربهی جوانی» و شامل خودزندگینامههای بسیار جذابیه. من قبلاً جلد اول این مجموعه رو خونده بودم (با اسم «مثبت» که قبلاً همینجا هم معرفی مفصلی براش نوشته بودم) و مطمئنم دو جلد دیگهی مجموعه رو دوست خواهم داشت. اما از اونجا که مجموعهاش فقط سه جلده و دلم نمیاد زود تموم بشه، میخوام امسال یک جلد و سال بعد جلد دیگهاش رو بخونم. کدوم جلدش؟ نمیدونم. موقع شروع کردن دربارهاش تصمیم میگیرم.
- دنیای سوفی و راهنمای تفکر نقادانه: به فلسفه و منطق علاقهمند شدم. دوست دارم امسال مطالعاتی توی این زمینه داشته باشم و فعلاً این دو کتاب رو انتخاب کردم. «دنیای سوفی» که از قبلها توی فهرست مطالعهام بوده و «راهنمای تفکر نقادانه» رو هم با شنیدن این قسمت از پادکست بیپلاس به خوندنش علاقهمند شدم. در ضمن اخیراً شروع به گوش دادن پادکست «لوگوس» کردم که در همین حوزه است و برام شیرین بوده.
- عادتهای اتمی: این کتاب از جمله کتابهای خودیاریه که فرد عزیزی بهم توصیه کرده و از اونجا که کاملاً سلیقهاش رو توی این زمینه قبول دارم، حتماً میخوام امسال بخونمش. بهمون میگه چطور عادتهایی رو که دوست داریم، در خودمون نهادینه کنیم.
- مینیمالیسم دیجیتال: از کال نیوپورت کتاب «کار عمیق» رو اخیراً خوندم (فوقالعاده بود. بهزودی معرفی مفصلش رو توی طفرهزن میذارم) و دوست دارم امسال این کتابش رو بخونم.
- همه دروغ میگویند: این کتاب مدتهاست توی فهرست مطالعهی من هست و سراغش نرفتم. موضوع اصلی کتاب دربارهی کلانداده (Big Data) و حقایقیه که میشه از طریق اون استخراج کرد. اینکه شرکتهای تکنولوژی چه استفادههایی میتونن از این دادهها بکنن. موضوعش برام جذابه.
- آیشمن در اورشلیم: خانم هانا آرنت این کتاب رو دربارهی مفهوم «ابتذال شر» نوشته. مفهومی که میگه شرهای بزرگ تاریخ رو نه افراد جاهطلب، روانی و متعصب که افراد عادی و تحت سیستم بروکراسی اداری انجام میدن (برگرفته از ریویوی این دوست دربارهی کتاب). توی مدت کمی که از چاپ این کتاب به زبان فارسی میگذره، خیلی سر و صدا کرده و بارها هم تجدید چاپ شده.
رولینگخوانی
رولینگ از نویسندههای محبوب منه و نمیتونه توی فهرستم جایی نداشته باشه. این بخش به سه کتاب اختصاص داره.
- هری پاتر: اشتباه نکنین. هری پاتر رو قبلاً خوندم. اما مدتهاست که دوست دارم دوباره و این بار به زبان اصلی بخونمش. پارسال هم جلد اول رو شروع کردم و هرچند فوقالعاده برام شیرین بود، اما متأسفانه مشغلههای کاری اجازه نداد ادامهاش بدم. ولی مدتی پیش بچههای مرکز دنیای جادوگری شروع به انتشار پادکست «لوموس» کردن که هر هفته توی هر قسمت، به ترتیب یک فصل از داستان رو بررسی میکنن. همین بهانهای شد که همراهشون هر هفته یک فصل رو بخونم و بعد پادکست رو گوش بدم. در نتیجه امسال تا هر جای مجموعه که پیش برن، من هم باهاشون هری پاتر رو مرور میکنم.
- ردپای شیطان: رولینگ مجموعهای کاراگاهی با محوریت «کورمورن استرایک» داره که پنج جلدش به زبان انگلیسی و چهار جلدش به زبان فارسی منتشر شده. من دو جلدش رو خوندم، اما هنوز فرصت خوندن بقیهی کتابها رو پیدا نکردم. امسال میخوام جلد سوم، ردپای شیطان، رو بخونم. داستان هر جلد مستقله، اما بهتره بهترتیب خونده بشه تا روند تحول شخصیتی کاراگاه داستان رو از دست ندین. جا دادن این کتاب در این فهرست اصلاً بهدلیل ترس از به قتل رسیدنم بهدست امید نیست (چون خیلی وقته میگه بخونش و هی نمیخونم). از همین تریبون تکذیب میکنم.
- ایکاباگ: رولینگ پارسال بالاخره اولین کتاب غیربزرگسالش بعد از هری پاتر رو منتشر کرد. ایکاباگ بهظاهر کتاب کودکانه، اما گویا مضامینش بهدرد نوجوانها میخوره.
سایر
تا همینجا هم خیلی نوشتم. بقیهی کتابها رو سعی میکنم کمتر براشون توضیح بدم و بعضیها رو هم بدون توضیح میذارم.
- کوآرتت نهایی: این کتاب تألیفیه و دلیل علاقهام به خوندنش اینه که کانال نویسنده رو دنبال میکنم و میبینم برای نوشتن داستانهاش چه شور و شوق و هیجان و انرژیای میذاره. بهنظرم هرکاری که این میزان انرژی پاش گذاشته بشه، نمیتونه اثر بدی بشه. میخوام ببینم چی کار کرده.
- ناکجا: نمیشه از گیمن کتاب نخوند. بالاخره از نویسندههای محبوبمه. این کتاب هم مدتها توی فهرست خوندنم بود که دیدم پارسال بالاخره ترجمه شد و کار هم برای من راحت. پس شایسته است که امسال خونده بشه.
- همسران خوب: من زیاد کلاسیک دوست ندارم، اما دو سال پیش «سرود کریسمس» و پارسال «زنان کوچک» رو خوندم و با وجود ضعفهاشون، دوستشون داشتم. میخوام هر سال به یک کلاسیک فرصت بدم و امسال قصد دارم ادامهی زنان کوچک رو بخونم تا ببینم بالاخره چی به سر این چهار شخصیت دوستداشتنی داستان میاد.
- سمک عیار: ماجرای آشنایی من با سمک عیار خیلی قدیمیه که شاید زمان دیگهای ازش نوشتم. قبلاً که کوچکتر بودم نسخهی خلاصهشدهاش رو هم خوندم. اما از اونجا که بهشدت دوستش دارم، میخوام امسال خوندن نسخهی اصلی رو شروع کنم. پنج جلده. هر سال یک جلد. تا ببینیم چی میشه.
- سفر به انتهای دنیا: درسته مدتهاست میخوام این کتاب رو بخونم، اما حضورش توی این فهرست دلیل دیگهای هم داره. اونم اینکه کتاب رو از خواهرزادهام قرض گرفتم و میخوام بخونمش تا زودتر بتونم کتاب رو بهش برگردونم.
- هیولایی صدا میزند
- امتداد زمان
- شهر دزدها
- جزیرهی ساتن
فهرست بلندبالا و سنگینیه. هیچ عیبی هم نداره که نتونم همهشون رو بخونم. اما میخوام خودم رو امتحان کنم. آخر امسال برمیگردم و ارزیابی میکنم که کدوم کتابها رو خوندم و کدومها رو نه. اگر کتابی هم در حد معرفی بود، حتماً توی طفرهزن براش معرفی مینویسم.
شما از این فهرست کتابی رو خوندین؟ قصد دارین بخونین؟ نظری دارین؟ توی نظرات برام بنویسین. اگر فهرست مشابهی هم برای خودتون درست کردین و توی وبلاگ یا کانال تلگرامتون گذاشتین، خوشحال میشم که لینکش رو توی نظرات برام بذارین.
همین!
چقدر عالی 😍 ای کاش یه اشاره هم به ترجمهها میکردی که هرکدوم رو با چه ترجمهای میخوای بخونی.
کدوم یکی از این کتابا رو هنوز نخریدی؟ ازونا هم لیست بده😏
نکتهی خیلی خوبی اشاره کردی، اما اکثرشون فقط یک ترجمه ازشون موجوده. اما اونایی که چند ترجمه دارن، قراره سراغ این نسخههاش برم:
دنیای سوفی – ترجمهی مهرداد بازیاری
حماسهی ویچر – ترجمهی سینا طاوسی مسرور
عادتهای اتمی – ترجمهی هادی بهمنی
مینیمالیسم دیجیتال – ترجمهی زهرا حسینیان
همه دروغ میگویند – ترجمهی ریحانه عبدی
ایکاباگ – ترجمهی حسین غریبی
همشون رو دارم تقریباً :)) حالا یا توی طاقچه یا فیزیکی. فقط الانتریس رو ندارم، عادتهای اتمی رو احتمالاً فیزیکیش رو مجبور شم بگیرم (چون اینجور کتابها فیزیکی خوندنشون اثر بهتری داره) و پانزده زندگی اول هری آگوست هم حس میکنم اونقدر دوستش داشته باشم که بعد فیزیکیش رو بخوام بخرم :))
چه لیست جذابی.
امسال من خیلی شلوغم ولی اگر فرصتی پیش اومد حتما به لیستت سر میزنم و از بینشون انتخاب میکنم.
جای کتاب درام و معمایی توی لیستت خالی بود هر چند میدونم کتاب کورمون استرایک معماییه ولی خب …
اره درست میگی، اما خب خیلی از این کتابها تک ژانر نیستن. یعنی یه جورایی اون درام و معما و… هم توشون هست. ولی خب احتمال داره وسط مطالعههام چندتا آگاتا کریستی هم جا بدم که فضا عوض بشه :دی
من کلی کتاب توی دو سال اخیر خریدم و نصف شون رو نخوندم پس به خودم قول دادم تا تموم نشن از کتاب جدید خبر نباشه! ولی یه لیست بزرگ توی دفترچه نوشتم.
از لیست شما جلد اول و دوم ریگانت و جلد اول ویچر ( آخرین آرزو) رو همین چند روزه خوندم که ریگانت عالی نه ولی خوب بود. آخرین آرزو هم خیلی خوب بود. کلا لیست تون جالب بود یه سری از کتاب های توی لیست رو یاداشت کردم که بگیرم.
منم توی وضعیت مشابهیام و اولش به خودم همچین قولی دادم، اما متأسفانه چشمانداز بازار نشر خیلی روشن نیست و کتابها در صورت اتمام و تجدید چاپ بهشدت گرون میشن. برای همین تصمیم گرفتم به خودم سخت نگیرم و اگه کتابی رو دوست داشتم، بخرمش و خودم رو مجبور نکنم که الان بخونمش. چون خیلی از کتابها رو اگه الان نخرم، دیگه در آینده نمیتونم بخرم.
خوشحالم دوست داشتین لیست رو. منم جلد اول ویچر رو خیلی دوست داشتم واقعا. بقیهی جلدهاش هم امیدوارم به همون خوبی باشن.