کوچول، رفقا و باقی قضایا

یکی از فصل‌های کتاب «زنان کوچک» روایت انتشار مجله‌ای خونگیه که مگی، جو، بت و ایمی برای دلِ خودشون منتشر می‌کنن. مجله‌ای که همه‌چیز داره، از مطلب ادبی گرفته تا طنز و خبر و هر چیزی که فکرش رو بکنین. اون فصل به‌نظرم از بهترین فصل‌های کتابه. حس شیرینی داره و شور و هیجان بچه‌ها… [ادامه مطلب]

در ستایش انتظار

امروز دوستی ازم پرسید: «برای چه کتاب یا مجموعه‌ای خیلی انتظار کشیدی؟» و باعث شد برم توی خاطراتم، گشت بزنم، از یادآوری‌شون لبخند بزنم، حسرت بخورم و به فکر فرو برم.… [ادامه مطلب]

تا دقیقه‌ی نود

توی فوتبال‌های رایانه‌ای، مثل PES و FIFA، تقریباً همه‌ی اون‌هایی که باهاشون بازی می‌کنم، تیم‌های قوی رو برمی‌دارن. رئال، منچسترها، پاری‌سن‌ژرمن، بایرن، لیورپول و… . من اما غیر از اوقاتی که تیم موردعلاقه‌ام رو برمی‌دارم (آرسنال)، معمولاً سراغ تیم‌های ضعیف‌تر می‌رم. گاهی تیم‌های خیلی‌خیلی ضعیف‌تر. (برای اینکه درکی از موضوع بهتون بدم، باید بگم یکی… [ادامه مطلب]

محکم‌ترین ضربه‌ی کرونا

اوایل ورود کرونا به ایران که این مطلب رو نوشتم، می‌دونستم حالا حالاها قرار نیست کرونا دست از سرمون برداره، اما توی دلم آرزو می‌کردم این وسط معجزه‌ای بشه، این همه‌گیری تموم بشه و بتونیم زودتر به زندگی عادی برگردیم. حدود چهارده ماه از اون زمان گذشته و بار دیگه بهم ثابت شده که دنیا… [ادامه مطلب]

سال نو، کتاب نو

سوندوکو (Tsundoku) لغتی ژاپنیه و به افرادی گفته می‌شه که کتاب می‌خرن، اما اونا رو نمی‌خونن. گرچه من کاملاً توی این دسته قرار نمی‌گیرم، اما سرعت مطالعه‌ام کمتر از سرعتم توی خرید کتاب‌ و البته سنگین شدن فهرست کتاب‌هاییه که دوست دارم بخونم. به‌خصوص توی یکی دو سال اخیر که به‌علت درگیری بیشترم با کتاب‌های… [ادامه مطلب]