متنی که در ادامه میآید یادداشتی است که «احسان رضایی» در روزنامهی همشهری چهارشنبه دوم خرداد 97 نوشته. حقیقتش این موضوع من را هم آزار میداد و وقتی یادداشتش را خواندم دیدم که «جانا سخن از زبان ما میگویی».
خانم بهاره افشاری را با سریالهای تلویزیونی بهخاطر میآوریم: کارهای خوبی مثل «او یک فرشته بود» و «روزگار قریب». چند فیلم سینمایی دارد. نقاشی میکشد. طراح لباس است. ذوق ادبی هم دارد. نکتهای که هفته پیش در اینستاگرامش نوشت، نشان از توجه او به مقوله ادبیات دارد. او نوشته بود اینکه پشت اسکناسهای ۱۰هزار تومانی بیت سعدی به شکل «بنیآدم اعضای یکدیگرند» نوشته شده، درست نیست و طراحان بانک مرکزی «باید متوجه میشدند که بنیآدم اعضای یک پیکرند هرچند مشهورتر نیست اما به همون اندازه به اصالت شعر سعدی نزدیکتر و صحیحتر است.» او این مسئله را «یک فقر فرهنگی، تفکری، علمی» خواند و پرسید: «تا حالا متوجه شده بودید آیا؟» و نکته، دقیقا همینجاست: اینکه سایتهای خبری و شبکههای مجازی که بلافاصله تصویر نوشته اینستاگرامی خانم بازیگر را دست بهدست کردند و از ایراد گرفتن یک بازیگر به بانک مرکزی نوشتند، تا حالا متوجه شده بودند؟
اسکناس ۱۰هزار تومانی با تصویر آرامگاه سعدی و پشتنویس بیت سعدی، تیرماه۱۳۸۹ وارد شبکه پولی شده بود. در همان ایام، در مورد این بیت بحث شده بود. همان موقع این بحث مطرح شد که در «گلستان» سعدی تصحیح استاد مرحوم دکتر غلامحسین یوسفی (صفحه۲۶۴) این بیت به شکل «یکدیگرند» ضبط شده و مرحوم یوسفی نوشته است در همه نسخهها همین ضبط آمده و استادانی مانند مجتبی مینوی، حبیب یغمایی و محمدعلی فروغی نیز همین نظر را دارند. به علاوه بانک مرکزی هم در همان زمان از فرهنگستان استعلام کرده بود که از بین این دو نگارش متفاوت، کدام یکی درست است؟ فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم نظر دکتر یوسفی را ترجیح داد. خب، تا اینجا موضوعی است علمی که حتی بعد از تأیید فرهنگستان هم بالاخره باب نقد و نظر در موردش باز است. درست مثل بیت «کشتی نشستگانیم / شکستگانیم، ای باد شرطه برخیز» حافظ که هر دو روایت طرفدارانی دارد، اینجا هم میشود درباره برتری هر کدام از این دو روایت بر دیگری حرف زد. اما نکته این نیست؛ نکته این است که مردمی ۸ سال این اسکناس را استفاده کرده بودند و به نگارش بیت توجهی نداشتند، احتمالا اگر الان هم موضوع مطرح نمیشد همچنان به این موضوع توجهی نداشتند، یکباره، همگی این موضوع را دست بهدست میکنند که چه نشستهاید، یک بازیگر از بانک مرکزی ایراد گرفته! نکته دقیقا همین میل مفرط به گیر و ایراد و اشتباه پیدا کردن است. اینطوری نبودیم ما، چی شد که اینطوری شدیم؟
برگرفته از وبسایت روزنامه همشهری
در عجبم واقعا، چون اعضای یکدیگرند معنی نمیده اصلا، و در مقابل، اعضای یک پیکرند به شدت میکز سنس، بخصوص که در مصرع بعدی هم میگه در آفرینش ز یک گوهرند
آخه این چیزی نیست که آدمهای معمولی بگن. افرادی این رو تأیید کردن که کارشون سعدی شناسی و ادبیاته و کلا زندگیشون با این چیزاست. گویا توی تمام نسخههایی که از گلستان وجود داره همین مورد درج شده و نه «یک پیکرند». یکی از دلایلی که برای این مورد میارن اینه که قصد سعدی ضبط و ثبت جملاتی بوده که اون زمان بین مردم زبانزد بوده و این جمله اون زمان هم به همین شکل بین مردم رواج داشته. برای همین سعدی هم همینجوری آوردش. البته در نهایت نمیشه به قطعیت نظری راجع بهش داد، مگه اینکه به خود جناب سعدی دسترسی داشته باشیم :))
اینجا رو هم بخون اگه دوست داشتی در این مورد: http://www.ibna.ir/fa/doc/report/261385/%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%A2%D8%AF%D9%85-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%DB%8C%DA%A9%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D9%86%D8%AF-%DB%8C%D8%A7-%DB%8C%DA%A9-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D9%86%D8%AF
خب به نظرم مردم اون زمان هم اشتباه می کردن :)))
فکر کنم که اگه به اعضا به عنوان جمع عضو و عنصر بدنی نگاه نکنی مشکلت تا حدی برطرف بشه. مثل اعضای خانواده. اعضای گروه. اینجا هم که میگه که در آفرینش ز یک گوهرند داری مشخصا یک «بدن» رو نگاه میکنی ولی میتونی «ذات» رو نتیجه بگیری.
اعضای خانواده کسانی اند که از خون همدیگه ن. همین سیستم رو این شعر پیاده کن. بنی آدم اعضای همدیگه ن چون گوهر ذاتشون یکیه. «نفخت فیه من روحی»