دروغ‌های کوچکِ بزرگ

پِری به او خیانت نمی‌کرد. اهل قماربازی نبود. زیاده نمی‌نوشید. پِری آن‌طور که پدرِ سلست مادرش را نادیده می‌گرفت او را نادیده نمی‌گرفت. بدترین چیز همین بود. نادیده گرفته شدن. دیده نشدن.

این چه کتابی است؟

عکس از thetravelhack.com

دروغ‌های کوچکِ بزرگ (Big Little Lies) ششمین اثرِ نویسنده‌ی استرالیایی‌اش، لیان موریارتی (Liane Moriarty)، است. داستان اصلی کتاب درباره‌ی اتفاق ناگواری است که در شب جشنِ جمع‌آوری اعانه‌ی مدرسه رخ می‌دهد. اما برای فهمیدنِ علت اتفاقی که شب جشن رخ داده همراه با نویسنده به چندین ماه قبل از جشن بر می‌گردیم و با زندگی سه شخصیت اصلی داستان که همگی زن هستند همراه می‌شویم. مدلین، سلست و جین سه بازیگر اصلی داستان‌اند که هر کدامشان با مشکلات خاصی در زندگی‌شان درگیرند. مدلین مادر دو دختر و یک پسر (دختر بزرگ از همسر اولش) است و تازه چهل‌ ساله شده. سلست زنی خوش‌چهره و پول‌‎دار و مادر پسرانی دوقلوست. جین هم مادرِ «زیگی» است و به تنهایی او را بزرگ کرده. داستان از روز مراسم آشنایی بچه‌ها با مهدکودک آغاز می‌شود. جین که تازه به شهر آمده در مسیر رفتن به مراسم با مدلین آشنا می‌شود و از همان لحظه زندگی‌شان به هم گره می‌خورد. هر فصل از کتاب به فراخور نیاز بر زندگی یکی از این سه نفر تمرکز دارد.

چرا کتاب خوبی‌ است؟

عکس از sugarmaplenotes.com

شاید خلاصه‌ی داستان چندان جذاب نباشد، حتی اگر کسی به صورت خلاصه کل داستان را برایتان تعریف کند شاید چندان جذبش نشوید، اما نویسنده با هنرمندی توانسته از اتفاقاتی که «ممکن است برای هر کسی رخ دهد» داستانی پر کشش بسازد. شخصیت‌پردازی کتاب فوق‌العاده‌ است و در طول کتاب با شخصیت‌ها انس می‌گیرید. در این کتاب مسائلی بعضا کلیشه‌ای که زنان -و حتی مردان- در جامعه‌ی مدرن امروزی با آن درگیرند به خوبی بازگو می‌شود و شخصیت‌های خاکستری‌اش خیلی واقعی‌اند.

خواندنش به چه کسانی توصیه می‌شود؟

تقریبا همه می‌توانند از کتاب لذت ببرند. «دروغ‌های کوچکِ بزرگ» ته‌مایه‌ای جنایی دارد، اما بیشتر داستان زندگیست. زندگی‌هایی که بیرون و درونشان با هم فرق می‌کند. داستان دروغ‌هایی که با هزار و یک توجیه می‌گوییم و دست آخر امانمان را می‌بُرند.

امتیازش چطور است؟

هنگام نگارش این معرفی‌نامه کمی بیش از 480 هزار نفر در وب‌سایت گودریدز به این کتاب امتیاز داده‌اند که میانگین امتیازشان 4.23 بوده. این میانگین امتیاز با این تعداد رای‌دهنده واقعا تحسین‌برانگیز است. 42 درصد رای‌دهندگان به کتاب 5 ستاره داده‌اند و 41 درصد 4 ستاره. یعنی بیش از 83 درصد خوانندگان از این کتاب خیلی خوششان آمده. تنها 3 درصد افراد این کتاب را نپسندیده‌اند.

بین هفت کتابی که نویسنده منتشر کرده این کتاب هم بهترین امتیاز را دارد و هم بیشترین تعداد رای‌دهندگان را. این در حالی است که «دروغ‌های کوچکِ بزرگ» ششمین کتاب نویسنده بوده است و تنها 4 سال از انتشارش می‌گذرد.

اقتباس تصویری شده؟

شبکه‌ی HBO سال 2017 مینی‌سریالی هفت قسمتی بر اساس این کتاب ساخته که از بازیگرانش می‌توان به نیکول کیدمن اشاره کرد. استقبال تماشاگران از اقتباس تصویری کتاب خیلی خوب بوده و در حال حاضر در وب‌سایت IMDB میانگین امتیاز 8.6 را از حدود 77 هزار رای‌دهنده دارد. خط اصلیِ داستان کتاب در سریال حفظ شده اما شخصیت‌ها و اتفاقات جزئی در آن کم و زیاد شده‌اند.

وضعیت ترجمه به فارسی؟

تا به حال سه ناشر (میلکان، آموت، معیار علم) برای این کتاب فیپا گرفته‌اند که نسخه‌ی نشر میلکان و آموت اکنون در بازار کتاب موجود است. نسخه‌ی نشر میلکان با ترجمه‌ی «پگاه ملکیان» و نسخه‌ی نشر آموت با ترجمه‌ی «سحر حسابی» منتشر شده است.

توصیه‌‌های طفره‌زن برای خواندن این کتاب

عکس از sistersmarie.blogspot.it
  • در ابتدای کتاب اسامی شخصیت‌های زیادی آورده می‌شود که ممکن است گیج‌کننده باشد. نگران نباشید و تعدد اسامی شما را وحشت‌زده نکند. بسیاری از شخصیت‌ها در داستان نقش زیادی ندارند و فقط گه‌گاهی نظرشان را درباره‌ی وقایع می‌خوانیم. در طول داستان به خوبی با شخصیت‌های اصلی آشنا می‌شوید و اسامی و مدل شخصیتی‌‍شان در ذهنتان حک می‌شود.
  • در ابتدای کتاب به خاطر نوع روایت داستان شاید کمی گیج بشوید، اما وقتی جلو می‌روید این مشکل برطرف می‌شود.
  • اگر تسلط نسبی بر زبان انگلیسی دارید می‌توانید به راحتی کتاب را به زبان اصلی بخوانید، چون نثر روان و نسبتا ساده‌ای دارد.
  • من به شخصه قسمت‌هایی از ترجمه‌ی خانم «پگاه ملکیان» از نشر میلکان را خوانده‌ام و توصیه‌ی اکید می‌کنم اصلا سراغ این ترجمه نروید. حذفیات داستان جدی است و کیفیت ترجمه به شدت پایین.
  • توصیه‌‍ی همیشگی من: قبل از دیدن سریال ابتدا کتاب را بخوانید.

از کجا بخریم / دانلود کنیم؟

کاورهای نسخه‌های مختلف کتاب

تکه‌ای از متن

جین ادامه داد: «من دارم می‌گم که یک مرد چاقِ زشت هنوز هم می‌تونه بامزه و دوست‌داشتنی باشه، اما این برای یک زن انگار شرم‌آورترین چیز ممکنه.»

مدلین شروع کرد: «اما تو این‌جوری نیستی. تو…»

جین حرفش را قطع کرد و گفت: «آره، باشه، اما اگه بودم چی؟ اگه بودم چی! حرف منم همینه. چی می‌شد اگه یک کم اضافه وزن داشتم و خیلی خوشگل نبودم؟ چرا این‌قدر بَده؟ چرا جوریه که انگار دنیا به آخر رسیده؟»

مدلین حرفی برای گفتن نداشت. چاق و زشت بودن برای او واقعا آخر دنیا بود.

جین گفت: «به خاطر اینه که تمام ارزش‌های زن توی قیافش خلاصه می‌شه. علتش اینه. چون توی جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که وسواسِ خوشگلی داره و مهم‌ترین کاری که یک زن می‌تونه انجام بده اینه که خودش رو برای مردها جذاب کنه.»