وای از این وابستگی!

مادربزرگی دارم که همیشه وقتی خانواده دور هم جمع می‌شود از اینکه بچه‌ها -و حالا بزرگ‌ترها- سرشان توی گوشی‌شان است شکایت دارد. غر می‌زند که پدربزرگم مدارم سر کامپیوترش است و اخبار را با آن چک می‌کند. کلا به تکنولوژی جدید اعتقادی ندارد و از آن شاکی است.

احتمالا همه‌ی ما در خانواده‌هایمان چنین افرادی داریم. اگر خوش‌شانس نباشید و پدر و مادرتان با موج تکنولوژی همراه نشده باشند، احتمالا شما هم کم و بیش سرکوفت‌هایی برای این وابستگی‌تان به اینترنت شنیده‌اید. در مورد اینکه چقدر بد است که بچه‌های این دوره و زمانه بیشتر وقتشان را با اینترنت می‌گذرانند، اینکه اینترنت جامعه را خراب کرده، اینکه دوستی‌های فضای مجازی تا چه حد آسیب‌زننده و پوچ است و الی آخر. فضای رسانه‌ای کشور هم البته به این جو و ساختن «هیولا» از فضای مجازی دامن می‌زند.

چند وقت پیش مودم اینترنتم برای دومین بار طی سه چهار سال سوخت. در حالت عادی شاید اتفاق خاصی نباشد. بالاخره آدم مودم جدیدی می‌خرد و روز از نو روزی از نو. تازه الان که اینترنت همراه هم همه جا هست. اما مشکل من این بود که اولا اینترنت همراهم چندان خوب آنتن نمی‌داد و ثانیا تمام کارهایم مختل شده بود. قصه را کوتاه می‌کنم، من که تا جای ممکن آنلاین خرید می‌کنم این بار هم آنلاین یک مودم سفارش دادم، اما از آنجا که حداقل تا دو روز بعد مودم جدید به دستم نمی‌رسید و تمام کارهایم عقب مانده بود مجبور شدم سفارشم را لغو کنم و شبانه بروم و حضوری مودم جدیدی بخرم.

این اتفاق باعث شد بدجور در فکر فرو برم. از خودم بپرسم از کی تا به این حد به اینترنت «محتاج» شدم که حتی نمی‌توانم دو روز بدون آن دوام بیاورم؟ چرا این‌قدر کار و زندگی‌ام به چیزی وابسته است که حداقل در این کشور اصلا نمی‌توان روی بود و نبودش حساب کرد؟ کجای راه را اشتباه رفته‌ام؟ شاید بهتر باشد از این وابستگی‌ام کم کنم. خرده عذاب وجدانی داشتم. حرف‌های مادربزرگم در ذهنم رژه می‌رفتند. اما در نهایت به سوال کلی‌تری رسیدم. آیا واقعا «وابستگی» به اینترنت بد است؟

در اینکه اینترنت زندگی ما را شدیدا تحت تاثیر خودش قرار داده و بسیاری از مناسبات بین آدم‌ها را متحول کرده شکی نیست. اما به این نتیجه رسیده‌ام که وابستگی به اینترنت نه خوب است و نه بد. اتفاقی اجتناب‌ناپذیر است. همیشه آدم‌ها در برابر تکنولوژی جدید مقاومت می‌کنند، اما تاریخ نشان داده در نهایت همیشه تکنولوژی بوده که خودش را به مردم ثابت کرده است. مثلا آیا نویسنده‌‎ها، روزنامه‌نگارها و… می‌توانند تصور کنند که کامپیوتری برای تایپ مطالبشان نداشته باشند و مجبور شوند تمام مطالبشان را دستی بنویسند؟ شما می‌توانید تصور کنید که خودرویی وجود نداشته باشد و برای تردد به استفاده از روش‌های سنتی (سواری گرفتن از حیوانات) روی بیاورید؟ کسی می‌تواند دنیای بدون تلفن را تصور کند؟

پاسخ تمام این سوالات منفی است. اینترنت هم جلوه‌ی جدید تکنولوژی است (البته شاید استفاده از کلمه‌ی «جدید» خیلی دقیق نباشد، چون چندان هم جدید نیست) و زندگی همه‌ی ما (در ایران شاید کمی دیرتر از بقیه نقاط جهان) به آن وابسته می‌شود. شدیدا هم وابسته می‌شود و راه گریزی از آن نیست. همان‌طور که به ماشین، تلفن، کامپیوتر و… وابسته شدیم.

اینترنت یک ابزار است. ابزاری قدرتمند که مطمئنا تاثیر زیادی روی زندگی همه‌ی ما دارد و خواهد داشت. وابستگی افراد به آن هم به مرور افزایش پیدا می‌کند. پس بهتر است به استفاده‌مان از آن ادامه دهیم و کمتر به خاطر این وابستگی به خودمان عذاب وجدان بدهیم.

پی‌نوشت: البته منظور من از وابستگی در این نوشته آن وابستگی شدیدی که «اعتیاد» خوانده می‌شود نیست. اعتیاد در هر چیزی بد است. چه اینترنت، چه هر چیز دیگر.