مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان!

روحانی هنگام تقدیم لایحه‌ی بودجه‌ی سال 99 به مجلس گفت: «امیدوارم ما بتوانیم شبکه ملی اطلاعات را آن چنان تقویت کنیم که مردم نیازی به خارج نداشته باشند. رهبری هم در این باره دستور داده است.» همین تک جمله موجی از استرس و اضطراب را در جامعه‌ی جوان ایجاد کرد. جامعه‌ای که بیش از هر چیز باید به آن امید تزریق کرد.

حدود سه سال پیش بود که برای ماهنامه‌ی وب مقاله‌ای نوشتم راجع به شبکه‌ی ملی اطلاعات. اگر اشتباه نکنم آن زمان تازه از فاز دوم شبکه‌ی ملی اطلاعات رونمایی شده بود و بحث‌ها و نگرانی‌های زیادی راجع به آن وجود داشت. عده‌ای آن را می‌کوبیدند و وعده کره‌ی شمالی ثانی را می‌دادند و عده‌ای نیز با خوش‌بینی بیشتر از آن حمایت می‌کردند و برای دفاع‌شان دلایلی می‌آوردند.

در آن مقاله جنبه‌های مثبت و منفی شبکه‌ی ملی اطلاعات را بررسی کرده بودم. البته که بخش‌هایی از آن به علت ملاحظات مجله سانسور شد، اما نتیجه‌گیری کلی‌اش این بود که شبکه‌ی ملی اطلاعات بد نیست «اگر» دست افراد سالم باشد. افرادی که نخواهند از آن برای اعمال فشار استفاده کنند. عنوان مقاله این بود: شبکه‌ی ملی اطلاعات، دیو یا فرشته؟ و حالا بعد از قطعی اینترنت اخیر به نظرم همه‌مان جواب این سوال را می‌دانیم.

حسن روحانی در مجلس

همه‌ی ما حساب کار خودمان را کرده‌ایم. می‌دانیم که قطعی اخیر ابتدای سراشیبی شدیدی است که انتهایش مشخص است. می‌دانیم که دیگر حتی نمی‌توان خوش‌بین بود. اما به شخصه ترجیح می‌دهم به جای اینکه هر روز با اخبار استرس‌زا راجع به نزدیکیِ اجرای نهایی طرح مواجه شوم، این چند صباح آخرِ استفاده از اینترنت نیمه‌آزاد را با آرامش سپری کنم. و اینجاست که رئیس‌جمهور هر روز با اظهارنظری لرزه بر جانمان می‌اندازد.

آقای رئیس‌جمهور! گاهی احساس می‌کنم اصلا به ماهیت حرفی که می‌زنید واقف نیستید. به اثری که بر جا می‌گذارد فکر نمی‌کنید. نمی‌دانید کجا باید و کجا نباید بخندید (و به مردم بگویید من هم از گران شدن بنزین خبر نداشتم!). نمی‌دانید چه حرفی را چه زمانی بزنید. همین‌ می‌شود که مدام مجبور به مصاحبه‌های ثانویه می‌شوید که مصاحبه‌ی اولتان را بیشتر توضیح دهید و همیشه هم کار را خراب‌تر می‌کنید.

ولی هیچ‌کدام حرف‌هایتان به اندازه‌ی این حرف اخیر راجع به اجرای قطعی شبکه‌ی ملی اطلاعات -که ماهیتش اکنون بر همگان آشکار شده است- آشفته‌کننده نبود. این حرف نمکی بود بر زخم ما. بر زخم مایی که اینترنت بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی‌مان است. مایی که کار و ارتباطات و اطلاعات و زندگی‌مان به اینترنت وابسته است. کوچک‌ترین خبری که در این رابطه می‌دهید موجی از استرس را به نسل جوان تزریق می‌کنید. نسل جوانی که اگر قرار باشد کشور اصلاح شود، باید به همان‌ها تکیه کنید. همان جوانانی که موقع انتخابات حمایت‌تان کردند و به آن‌ها قول داده بودید دستتان روی دکمه‌ی فیلتر نمی‌رود. همان قولی که به سرنوشت قول‌های دیگرتان دچار شد.

راستش از شما که شعارتان تدبیر و امید بود مدت‌هاست قطع امید کرده‌ایم. بگذارید به حال خودمان بسوزیم و بسازیم و به قول معروف «مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان»!