آدم بودن در اغلب اوقات عین فلاکت است. بازی ویدئویی تنها چیزی است که زندگی را تحملپذیر میکند.
این چه کتابی است؟
کتاب بازیکن شماره یک آماده (Ready Player One) اولین کتاب نویسندهی آمریکایی آن، ارنست کلاین (Ernest Cline)، است. ماجرای کتاب در سال 2045 میلادی میگذرد. جایی که دنیا با ابداع و توسعهی یک بازی واقعیت مجازی وارد فاز جدیدی شده است. جیمز هلیدی و اوگدن مارو در سال 2012 این جهان مجازی را به نام OASIS (که در فارسی به “شهسانه” ترجمه شده) خلق کردهاند و همهچیز در آن امکانپذیر است. در واقع جهان مجازی درون این کتاب را میتوان هدف نهایی توسعهدهندگان تکنولوژی واقعیت مجازی در روزگار خودمان بدانیم.
داستان کتاب با مرگ جیمز هالیدی آغاز میشود. هالیدی که ازدواج نکرده بوده و وارثی نداشته برای اینکه ثروت عظیمش و حق مالکیت دنیای واقعیت مجازی فوقالعادهاش را به شخصی واگذار کند سه معما طرح میکند و هرکس که بتواند این سه معما را حل کند در نهایت صاحب ثروت هلیدی و دنیای شهسانه میشود.
قابل تصور است که چنین ثروت و قدرتی چقدر وسوسهکننده است. همهی مردم پس از مرگ هلیدی شروع به تلاش برای حل اولین معما میکنند. البته این معما آنقدرها هم آسان نیست و بعد از 5 سال کسی موفق به حلش نشده است. درست وقتی که همه تقریبا از حل معمای هلیدی قطع امید کردهاند وید واتس (شخصیت اصلی داستان) جواب معمای اول را پیدا میکند و ماجراجویی آغاز میشود. او باید برای به دست آوردن سه کلید اصلی علاوه بر کاربران دیگری مثل خودش با سازمانی به نام IOI نیز رقابت کند. سازمانی که میخواهد با حل معماها شهسانه را تصاحب کند و آن را به شدت تجاری کند. شرکتی که برای رسیدن به هدفش از هیچ کاری ابا ندارد.
کتاب خوبی است؟
بازیکن شماره یک آماده طرفداران زیادی دارد. داستان و ایدهی کتاب خلاقانه است، توصیف دنیای شهسانه خیلی خوب انجام شده و تهدیدها و فرصتهایی که چنین دنیایی با خودش به همراه میآورد نیز بسیار عالی تشریح شده است. داستان کتاب پیچ و تاب زیادی دارد و اگر دوست دارید با خواندن کتاب هیجانزده شوید به احتمال زیاد این کتاب ناراضیتان نمیکند.
نکته مهم راجع به کتاب ارجاعات زیاد (خیلی خیلی زیاد) به فرهنگ عامهی دهه 80 میلادی است. اسامی فیلمها، بازیها و موسیقیهای زیادی در کتاب آورده میشود که شاید مخاطب نوجوان و جوان امروزی آشنایی چندانی با آن نداشته باشد. محتواهایی که در پیشبرد داستان و حل معماهای آن نیز نقش اساسی دارند.
خواندنش به چه کسانی توصیه میشود؟
بازیکن شماره یک آماده را باید در دستهی کتابهای علمیتخیلی جای داد، پس مطمئنا به علاقهمندان این ژانر توصیه میشود. البته برخی افراد نسبت به این ژانر جبههگیری دارند، اما این کتاب را حتی به آنها نیز میتوان توصیه کرد. گرچه در طول داستان با برخی نکات فنی جهان شهسانه آشنا میشویم، اما این توضیحات آنقدر زیاد و فنی نیست و تقریبا برای همه قابل درک است. موضوعاتی که کتاب مطرح میکند چندان دور از واقعیت نیست و شاید ده یا بیست سال دیگر واقعا به حقیقت بپیوندد. بنابراین آنقدرها هم تخیلی نیست.
پشت این کتاب ایده خوابیده و نویسنده میخواهد “داستان” روایت کند (بر خلاف بسیاری از کتابهای دیگری که این روزها میبینیم و در آنها داستان فدای عناصر دیگر مثل فرم شده است)، پس اگر به داستان و ماجراجویی علاقهدارید این کتاب برایتان مناسب است. اینکه داستان تا چه حد خوب پرداخته شده موضوعی است که بعد از خواندن کتاب باید راجع به آن تصمیم بگیرید.
اگر به فرهنگ عامهی دهه 80 میلادی علاقه دارید یا از همان ابتدای اختراع کنسولهای بازی طرفدار پر و پا قرص بازیهایشان بودید این کتاب خیلی بهتان میچسبد.
امتیازش چطور است؟
هنگام نگارش این معرفینامه کمی بیش از 650 هزار نفر در وبسایت گودریدز به این کتاب امتیاز دادهاند و میانگین امتیازشان 4.29 بوده که امتیاز بالایی محسوب میشود. 51 درصد رایدهندگان به کتاب 5 ستاره دادهاند و 31 درصد 4 ستاره؛ یعنی بیش از 82 درصد خوانندگان از این کتاب خیلی خوششان آمده. تنها 4 درصد افراد این کتاب را نپسندیدهاند. پس اگر آمار را در نظر بگیریم احتمال اینکه شما هم از کتاب خوشتان بیاید بالاست.
اقتباس تصویری شده؟
داستان بازیکن شماره یک آماده خوراک فوقالعادهای برای فیلم سینمایی است و این موضوع از چشم فعالان این عرصه دور نمانده. سال 2018 فیلم سینمایی این اثر به کارگردانی استیون اسپیلبرگ (که نامش به تنهایی میتواند مخاطب را به دیدن فیلم ترغیب کند) اکران شد و گرچه در گیشه بد عمل نکرد اما نتوانست به باشگاه میلیاردیها راه پیدا کند. این فیلم با بودجه 175 میلیون دلاری تولید و 150 میلیون دلار هزینه تبلیغات و بازاریابیاش شد و در نهایت در مجموع توانست 582.2 میلیون دلار فروش داشته باشد.
نظر بینندگان چطور بوده؟ هنگام نگارش این معرفینامه در وبسایت IMDB حدود 235 هزار نفر به فیلم رأی دادهاند که میانگین امتیازشان 7.6 از 10 بوده. نمره منتقدین هم 64 از 100.
در مورد فیلم بازیکن شماره یک آماده باید به نکتهای اشاره کنم: این فیلم تقریبا اقتباسی آزاد از کتاب است. اسامی حفظ شدهاند، ویژگیهای دنیای شهسانه در فیلم مانند کتاب است، نقطه آغاز و پایان کتاب و فیلم نیز تقریبا مشابه هم است، اما حوادث و اتفاقات داستان کاملا متفاوت است. در واقع از آن اقتباسهایی است که نمیتوان گفت اگر کتاب را خوانده باشید دیدنش به شما نچسبد و برعکس. مطمئنا طرفدارهای کتاب دوست دارند که فیلمهای اقتباسی کلمه به کلمه از کتاب پیروی کنند که خب در دنیای سینما چنین چیزی امکانپذیر نیست. با این حال تفاوتهای فیلم بازیکن شماره یک آماده با کتابش خیلی زیاد است.
این تفاوتها به داستان ضربه زده؟ نظر شخصی من این است که هم بله و هم خیر. اسپیلبرگ کارگردان بسیار باهوشی است. اگر کتاب را بخوانید متوجه میشوید خلأها و ایرادات ریزی دارد که اگر دقیق شوید روی مختان میرود. در فیلم این ایرادات به شکلی خلاقانه برطرف شده است. با این حال خود فیلم هم ایرادات خاص خودش را دارد که قصد ندارم اینجا به آن بپردازم. فقط میتوانم بگویم که اگر فیلم و کتاب بازیکن شماره یک آماده با هم ترکیب میشدند، نقاط ضعف همدیگر را میپوشاندند و نقاط قوت یکدیگر را جذب میکردند و خروجیشان کتابی دیگر میبود، آن کتاب بیشک شاهکار میشد.
وضعیت ترجمه به فارسی؟
تا به حال دو ناشر برای این کتاب فیپا گرفتهاند: میلکان و باژ. نسخهی نشر باژ را پیمان اسماعیلیان ترجمه کرده و نسخهی نشر میلکان را سارا پورحسینی. البته نشر باژ کپیرایت این کتاب را از ناشر اصلی خریده است. از آنجا که نسخهی نشر میلکان تا به حال به بازار عرضه نشده، با توجه به مخاطبان خاص و محدود این کتاب و اینکه باژ حدود یک سال است این کتاب را منتشر کرده بعید است ترجمهی نشر میلکان هرگز منتشر شود.
توصیههای طفرهزن برای خواندن این کتاب
- در کتاب اسم فیلمها، موسیقیها و بازیهای فراوانی از دهه 80 میلادی آورده میشود. البته خیلیهایشان در جریان کتاب نقشی ندارند و نویسنده به هر ضرب و زوری بوده سعی کرده فقط اسمشان را بیاورد، اما برخیهایشان کلید اصلی حل معماهای داستاناند. اگر قبل از خواندن کتاب فیلمهای مانتی پایتون و جام مقدس (Monty Python and the Holy Grail) و بازیهای جنگی (WarGames) را دیده باشید احتمالا بیشتر از کتاب لذت میبرید.
- در مورد فیلم گفتم که فرق زیادی با داستان کتاب دارد، بنابراین میتوانید بدون هیچ تقدّم یا تأخّری سراغ فیلم یا کتاب بروید. البته هر کدام را اول ببینید یا بخوانید داستان تا حدی برایتان اسپویل میشود، اما تفاوتهایشان خیلی بیشتر از آن چیزی است که این اسپویل کلا لذت دیدن فیلم بعد از خواندن کتاب یا خواندن کتاب بعد از دیدن فیلم را از بین ببرد.
- آقای اسماعیلیان در ترجمهی این کتاب سعی زیادی در فارسیسازی تمام اصطلاحات مربوط به بازیهای ویدئویی و فنی و تخصصی داشتهاند. کاری ندارم این کار خوب است یا بد و درست است یا نادرست و اینکه خوب اجرا شده یا نه (نظرات افراد مختلف است و مترجم فلسفهی خاصی پشت این کارش داشته که قابلاحترام است)، اما اگر فکر میکنید ممکن است این فارسیسازی توی ذوقتان بزند قبل از خرید کتاب سرآغاز و فصل اول کتاب را مطالعه کنید. نشر باژ کار خوبی انجام داده و این دو قسمت آغازین را بهصورت رایگان برای دانلود قرار داده که میتوانید آن را از اینجا دریافت کنید. اگر هم انگلیسیتان خوب است که راحت میتوانید سراغ نسخهی زبان اصلی بروید.
از کجا بخریم / دانلود کنیم؟
- بازیکن شماره یک آماده اثر ارنست کلاین – ترجمهی پیمان اسماعیلیان: خرید نسخهی چاپی از فروشگاه نشر باژ – صفحهی این نسخه در گودریدز
- Ready Player One: دانلود نسخهی Epub از سایت b-ok – صفحهی این نسخه در گودریدز
کاورهای نسخههای مختلف کتاب
تکهای از متن
من واسهی این «شهسانه» رو خلق کردم چون هیچوقت توی دنیای واقعی راحت نبودم. من نمیتونستم با آدمهای دنیای واقعی ارتباط برقرار کنم. من تمام عمرم میترسیدم. یعنی درست تا لحظهای که فهمیدم عمرم به آخر رسیده. همون موقع بود که فهمیدم دنیای واقعی هرچقدر هم که ترسناک و زجرآور باشه ولی تنها جاییه که میشه خوشبختی واقعی رو در اون پیدا کرد. چون فقط واقعیت واقعیه.
مشتاق شدم کتابشو بخونم
به نظرم ارزش یک بار خوندن رو داره واقعا
چ مطلب جالبی..یادمه وقتی اکران شد ازون فیلمایی بود ک بدون دیدن تریلر همون اول گفتم خب من ک نمیبینمش نمیدونم چرا واقعا، الان با خوندن این متن تازه داستانشو فهمیدم، یادم میاد دوستم داستان ی انیمه رو برام تعریف میکرد ک زمانیه که دنیای ی بازی شده مثل دنیای موازی و هر کسی ی پروفایل و شخصیت داره و اونور ی زندگی دگ داره و درنهایت کلا داستانو برام اسپویل کردو من فقط هیجان زده از فهمیدن سیر داستان و ناراحت از لو رفتنه تصمیم گرفتم ب همون تعریفش اکتفا کنم و اون 3 فصل انیمه رو بیخیال شم الان با خوندن این متن دلم میخواد هم اون انیمه رو ببینم هم این کتابو بخونم هم فیلمشو ببینم 🙁 هیچی دگ برم ببینم با این حس عجیبم چ کنم چون خیلی وقته ک از دنیای فانتزیای اینجوری فاصله گرفتم و کتابامو مدل دیگه ای میخرم ی تلنگر اینجوری نیاز داشتم واقعا انگار ..مرسی از مطلب خوبتون
خوشحالم که مطلب رو دوست داشتین ^_^ اون انیمه هم فکر کنم Sword Art Online بوده باشه
ممنون برای اسم انیمه ????????????
من دو ساعت باید سر هر جمله فکر کنم بفهمم چی میگه.
مثلا اصطلاح «آواتار» سریع تو ذهنم میاد یعنی چی ولی به جاش «چهرک» که میگه گیج میشم.
یا هنوز هم نفهمیدم «شهسانه» یعنی چی؟ اصلا چی هست؟
کسی سری دیگه ای سراغ داره که اصطلاح ها را برگردان فارسی نکرده باشند.
درضمن از کلمه« کاکو» شیرازی هم توش استفاده نشده باشه که خییییییلی مسخره است 🙁
برای من به شخصه بعضی کلمات اولش آزاردهنده بود و بعد به مرور عادت کردم (مثل همین آواتار)، اما بعضی چیزها بهشدت بد بود برام (مثل همین شهسانه که حتی سرواژهی عبارتی که توی ترجمه آورده شده هم نیست).
ترجمهی دیگهای نیست ازش. بعید میدونم هم نشر دیگهای بره سراغش.