الان که دارم این متن رو مینویسم، از دیدن آخرین قسمت «پوست شیر» چند روز میگذره. میخواستم حرفها و چیزهایی رو که دربارهی این سریال بهنظرم رسید، اینجا بنویسم تا حداقل یادگاری بمونه.… [ادامه مطلب]
چند وقت پیش برای دومین بار سریال «فرندز» رو تموم کردم. البته اگه مدت زمان و دفعاتی رو کنار هم بذاریم که تکههای سریال و پشتصحنهها و قسمتهای سریال رو جداجدا دیدم، خیلی بیشتر از این حرفها میشه.… [ادامه مطلب]
پِری به او خیانت نمیکرد. اهل قماربازی نبود. زیاده نمینوشید. پِری آنطور که پدرِ سلست مادرش را نادیده میگرفت او را نادیده نمیگرفت. بدترین چیز همین بود. نادیده گرفته شدن. دیده نشدن.… [ادامه مطلب]