دن پابلوکی از نویسندههای نسبتاً تازهکار ادبیات وحشت است. البته تعداد کارهایش اصلاً کم نیست و خوشبختانه بین خوانندگان نوجوان و جوان ایرانی هم شناختهشده و پرطرفدار است. تا حالا تقریباً تمام آثار این نویسنده به فارسی ترجمه شده (حالا کار نداریم که چند نشر سراغ این نویسنده رفتهاند و شاهد موازیکاری هستیم) و یکی از دو سه کتابِ ترجمهنشدهی باقیمانده هم بالاخره منتشر شد: عروسی نفرینشده.
عروسی نفرینشده که عنوان اصلی آن The House on Stone’s Throw Island (به فارسی: خانهی جزیرهی استونزترو) است، ماجرای دو خانوادهای است که برای برگزاری مراسم عروسی فرزندانِ خود به یکی از جزایر خلیج مِین (Maine) میروند. جزیرهای کوچک که تنها یک عمارت دارد و از آن برای برگزاری مراسمها استفاده میشود. ماجرا از همان بدوِ ورود خانوادهها به جزیره آغاز میشود. زمانی که بچههای کوچکِ دو خانواده -اِلی و جوسی- چیزهای عجیبی میبینند که بقیه قادر به دیدنشان نیستند. ارواحی انگار ماجرایی را که بر جزیره گذشته برای بچهها بازسازی میکنند. تاریخچهای سیاه و شوم. نفرینشده. نفرینی که اگر بچهها دست نجنبانند، پایان تلخ و سیاهی را برای عروسی برادر و خواهرشان رقم خواهد زد.
این کتاب به درد چه کسانی میخورد؟ خب کسانی که کتابهای پیشین آقای پابلوکی را خواندهاند بیشک از خواندن این کتاب هم لذت خواهند برد. طرفداران داستانهای هیجانانگیز و ترسناک نیز با خواندن این کتاب آدرنالینشان را بالا میبرند. کسانی که از پایانهای کلیشهای و قابلحدس بیزارند، احتمالاً عاشق این کتاب خواهند شد.
داستان در ژانر وحشت طبقهبندی شده و خب آقای پابلوکی هم بهعنوان نویسندهی وحشت شناخته میشود، اما به نظر من کتاب بیشتر از آن که «ترسناک» باشد، «هیجانانگیز» است. داستان ضرباهنگ بالایی دارد و با پیچشهایش شما را پای خود نگه میدارد. از یک جایی به بعد هم که شاید خواننده بتواند معمای اصلی داستان را حدس بزند، بارِ پیشبرد داستان روی دوش اتفاقات غیرقابلپیشبینی میافتد. اتفاقاتی که تا پایان کتاب ادامه پیدا میکند. در مجموع بهنظرم خواندنش تجربهی جالبی باشد.
این نکته را هم اشاره کنم که این کتاب تا الان خوشبختانه به سرنوشت موازیکاری برخی از کتابهای دیگر آقای پابلوکی دچار نشده و نسخهی منتشرشدهی نشر پیدایش، تنها نسخهی فارسی کتاب است.
کتاب در کتابفروشیها توزیع شده و سایتهای فروش آنلاین کتاب هم همگی آن را دارند. اگر بخواهید از فروشگاه نشر پیدایش نیز میتوانید با تخفیف خریداریاش کنید.
اگر کتاب را خواندید و نظری دربارهی ترجمهاش داشتید، لطفاً آن را با من در میان بگذارید. پیدا کردن من هم آسان است و اگر از قبل من را نمیشناسید، میتوانید از طریق صفحهی گودریدزم یا بخش تماس همین سایت یا از همه سادهتر در بخش نظرات همین مطلب با من ارتباط برقرار کنید.
خوشحال میشوم بعد از خواندن کتاب هم نظراتتان را در وبسایت گودریدز نیز ثبت کنید:
همین! امیدوارم بچههای بعدیام (که خب زیاد هم هستند) خیلیخیلی زود بهدنیا بیایند و این کرونای لعنتی هم تا آن زمان دست از سرمان برداشته باشد. دلمان برای هر چیز کوچک خیلی تنگ شده است.
از آن روز مدام به این فکر میکنم که اگر آدمها میخواهند تا ابد با هم بمانند، باید برایش بجنگند. باید مجبور باشند از چیزی شبیه آنچه ما تجربه کردیم جان سالم به در ببرند. شرط میبندم در این صورت عروسیهای خیلی کمتری برگزار شود، اما آنهایی که بتوانند از آزمون سربلند بیرون بیایند، آنهایی که زنده میمانند، خب، تقریبا میتوانی مطمئن باشی رابطهشان از آن جنسی است که تا ابد پایدار میماند.
شاید اشتباه بکنم، اما به نظرم چنین چیزی برای رابطهی دوستی نیز صادق است.
خوندن این کتاب تجربه جالبی بود. هرچند همونطور که گفتی نمیشه اونطور در دسته ترسناک جاش داد ولی آدمو دنبال خودش به خوبی میکشونه. از قسمتهای آلمانی توی متن کتاب هم خوشم اومد…
به امید دیدن کارهای بیشتر ازت
این کتاب یه پایانی داشت که مطمئنم هرگز از یادم نمیره. البته ترجمه خوب تو هم که مزید علته.
مشتاقانه منتظر دیدن و خوندن باقی کارهات هستمممم.